از دمیدن در تنور خصوصی سازی مدارس تا کاهش مدارس تیزهوشان
28 بهمن 1393
ابراهیم سحرخیز، مشاور کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با خبرنگار آموزش و پرورش خبرگزاری فارس اظهار داشت: هر از گاهی از زبان مسئولان آموزش و پرورش در خصوص مدارس استعدادهای درخشان مطالبی شنیده میشود که با برخی از مفروضات و بایستهها جمع شدنی نیست؛ به عنوان مثال «مدارس سمپاد موجود با شیب ملایم کاهش مییابد. تعداد اندکی از دانشآموزان که استعدادهای فوق برتر دارند جداسازی میشوند و در مدارس تیزهوشان ادامه تحصیل میدهند».
وی ادامه داد: مطلب فوق چند سوال اساسی را به ذهن متبادر میسازد که پاسخ آنها ضروری است 1- «آیا واقعا مدارس تیزهوشان به طور بیرویه افزایش یافتهاند؟»، 2- «آیا بین روح حاکم بر سند تحول بنیادین و تداوم فعالیت این نوع از مدارس سازگاری وجود دارد؟»، 3- «آیا آزمون فعلی به عنوان ابراز تشخیص از قابلیت و توان لازم برای تمیز استعدادهای به اصطلاح فوق برتر برخوردار است؟» و 4- «آیا میتوان کاهش این قبیل از مدارس را دمیدن در تنور خصوصی سازی مدارس تلقی کرد؟».
سحرخیز افزود: پاسخ به سوال اول «اینکه در ابتدای شکلگیری چنین مدارسی به هر دلیلی از جمله محدودیت منابع، مصلحت اقتضا کرده است این مدارس فقط در مرکز استان شکل گیرد اما باید قبول کرد تقاضای اجتماعی و عدالت آموزشی ایجاب میکند در آن تصمیم بازنگری شود، چرا باید عدهای قابل ملاحظه از دانشآموزان واجد شرایط صرفاً به دلیل بعد جغرافیایی و دوری از مرکز استان از راهیابی به این مدارس محروم شوند؟».
وی ادامه داد: آیا در کلانشهری مانند تهران با جمعیت دانشآموزی بیش از یک میلیون نفر به ویژه در مناطق نابرخوردار باید سالها در حسرت ورود به مدرسه تیزهوشان ماند؟؛ آیا نباید منطقهای در تهران که با جمعیت دانشآموزی یک استان برابری میکند اجازه داشته باشد حداقل دو مدرسه برای هر جنس در حوزه تیزهوشان دایر کند؟
مشاور کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس با بیان اینکه وقتی تقاضای اجتماعی به صورت اقبال مردم از این مدارس در حد متعارف وجود دارد به گونهای که حاضرند از هر گونه مشارکتی در اداره این قبیل مدارس دولتی استقبال کنند چرا باید به بازاریابی مدارس غیردولتی بیندیشیم؟، گفت: آیا قرار است با محدود کردن مدارس خاص به تدریج مدارس دولتی را خلع سلاح کرده و با خالی کردن مدارس دولتی از دانشآموزان مستعد هم صدا با برخی از صاحبان مدارس غیردولتی بگویید مدارس دولتی با هزینه سرانه 1800000 تومانی فاقد بهرهوری است و لابد خروجی چنین استدلالی سرعت بخشیدن به واگذاری است.
وی افزود: مدارس خاص دولتی از جمله تیزهوشان فارغ از چرایی تشکیل آن با کارنامه قابل دفاع خود در زمینههای مختلف از جمله رتبههای برترکنکور، درخشش در المپیادهای جهانی برگ برنده آموزش و پرورش دولتی است که اعتماد و امید به آموزش و پرورش در بین مردم برانگیخته است به همین خاطر برخی با توجیهاتی به ظاهر دلسوزانه درصدد محدود کردن آنها هستند.
سحرخیز با طرح این پرسش که «چرا باید تحصیل تنها 146602 نفر در دوره متوسطه اول و دوم که قریب به 2 درصد دانش آموزان متوسطه را شامل میشود آنچنان به چشم بعضی زیاد به نظر برسد که خواب شیب ملایم برای کاهش آن را ببینند»، بیان داشت: باید مدیران سنوات گذشته را تحسین کرد که در توسعه عدالت آموزشی و تربیتی، پوشش این مدارس را از 92 شهرستان یا منطقه آموزشی در سال 1388 به 207 منطقه در سال 1392 افزایش دادهاند؛ افزایش بیرویه هنگامی معنا دارد که فراتر از نُرم دانشآموزی مدرسه دایر شود که توازن نصاب مدارس را در هم بریزد که چنین اتفاقی رخ نداده است.
وی به پاسخ به سوال دوم پرداخت و گفت: به نظر میرسد روح کلی حاکم بر سند با پرداختن به عدالت تربیتی در ابعاد کمی، همگانی و الزامی و عدالت کیفی با رعایت تفاوتهای فردی، جنسیتی، فرهنگی و جغرافیایی به دنبال تحقق شایستگیهای پایه در آحاد دانشآموزان است که میتوان گفت بخشهایی از سند از جمله راهکارهای 5-1، 18-3، 16-7، 15-5 نه تنها با تداوم چنین مدارسی در تقابل نیست بلکه تمام قد از صاحبان استعدادهای خاص، خلاق و نوآور دفاع میکند.
مشاور کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس در پاسخ به سوال سوم اظهار داشت: افراد با هوش کسانی هستند که ضریب هوشی آنها از حد عادی قدری بالاتر است که هوش بین 120 تا 130 و "سرآمد" و از 130 به بالاتر "باهوش" میگویند؛ برای تعریف واژه تیز هوش یا نخبه اتفاق نظر اندکی وجود دارد. تیز هوش به صورت هوش عمومی بالا، استعداد در حوزه تحصیلی خاص و تعامل بین توانایی و خلاقیت بالا تعریف شده است.
وی افزود: متاسفانه به بهانه آماده کردن دانشآموزان برای قبولی در آزمون تیزهوشان، برخی افراد و موسسات ناآگاه و یا مغرض فعالیتهای کاذب آموزشی مثل تست زنی و آموزش فشرده کنکور برای دوره ابتدایی گذاشتهاند و این امر باعث تخریب خلاقیت، رقابت استرس آفرین، از بین بردن سرمایه و وقت خانواده و بدآموزی و انحراف آموزشی شده است.
سحرخیز با بیان اینکه تیزهوش بودن یک سری خصیصهها و ویژگیهایی دارد که با گذر زمان در فرد شکل گرفته است، گفت: به صورت بادکنکی و دوپینگ امکان تیز هوش کردن افراد نیست و دانشآموزان از لحاظ هیجانی، انگیزه و انگیزش به تحصیل و تفکر خلاق و حتی از لحاظ جسمانی آسیبهای زیادی میبینند و به نظر میرسد آزمونهای فعلی نه تنها از ضریب بالایی برخوردار نیست بلکه آموزش و پرورش را درگیر کنکور زودرسی کردن است که خانوادهها باید بهای آن را از دوره ابتدایی بپردازند.
وی اضافه کرد: البته بیان این مطالب نافی بکارگیری ابراز تشخیصی مناسب در جذب و گزینش دانشآموزان نیست که این مهم در سایه مطالعه علمی ـ پژوهشی حاصل شدنی است؛ قدری خلاقیت در کنار سهیم ساختن استانها دراین هم اندیشی در کنار شکستن انحصاری ستاد اگر چاشنی کار باشد این کار به سرانجام بهتر میرسد.
مشاور کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس در پاسخ به سوال چهارم بیان داشت: واقعیت این است که برخی از صاحبان مدارس غیر دولتی با جان گرفتن مدارس دولتی به ویژه مدارس خاص آن هم از نوع این چنینی که میتواند افتخارآفرین بوده و توامان موجبات توانمندی و رقابت سالم بین مدارس از حیث منابع انسانی و آموزشی را فراهم کند خیلی موافق نبوده و نیستند و حیات خود را در جذب چنین دانشآموزانی جستجو میکنند که به راحتی بتوانند با مصادره عملکرد تحصیلی آنها به سود خود "بیلبورد" تبلیغاتی مناسبی برای خود تدارک ببینند و برچسب ناکارآمدی را پیشانی دستگاه تعلیم و تربیت با هزاران معلم فرهیخته و دلسوز در مدارس دولتی بنشانند.
وی با بیان اینکه قرار نیست چرخ مدارس غیردولتی لزوماً به بهای تهی شدن مدارس دولتی از دانش آموزان مستعدی بچرخد که والدین آنها تحت تاثیر جبر شرایط در کنار پرداخت شهریههای افسار گسیخته و سرسام آور نگران تربیت سیاسی، اخلاقی و اجتماعی فرزندانشان باشند، افزود: اعتماد مردم به مدارس دولتی به مثابه سرمایه اجتماعی بی بدیلی است که در سایه حاکمیت نظام اسلامی باید درصدد حفظ و تقویت آن باشیم و مراقب باشیم به بهانه کاستن از تنوع مدارس در شرایط حاضر، تجارت آموزشی را رونق نبخشیم.
سحرخیز با تاکید بر اینکه تربیت دانشآموزان سرآمد و نخبه اندوخته ارزشمندی است که از تمامی طبقات اجتماعی جامعه اعم از برخوردار و نابرخوردار شهری روستایی، پسر و دختر در مدارس دولتی خاص مانند تیزهوشان و نمونه دولتی، از نماینده برخوردار است، گفت: بنابراین کاهش معنادار چنین مدارسی لزوماً به معنای تقویت مدارس عادی نیست. زیرا این قبیل دانشآموزان را خواسته یا ناخواسته در شهرها به مدارسی خواهیم داد که نامش غیردولتی است.
وی اضافه کرد: ممکن است عدهای در دفاع از رویکرد کاهش تنوع از مدارس و استقبال از آموزش و پرورش تلفیقی خواهان تحصیل فراگیر همه دانشآموزان در گستره وسیع از نیازهای ویژه تا سرآمد و تیزهوشان در یک مدرسه باشند؛ در پاسخ خواهیم گفت سلمنا، قبول اما میشود این طرح ابتدا از مدارس غیردولتی آغاز شود؟ چرا مدارس غیردولتی این بار پیشگام نباشد؟ هر چند مسئول محترم مرکز مدارس استعدادهای درخشان به حق معتقد است «نشاندن دانشآموزان تیزهوش در کنار دیگر دانشآموزان عادی، معلم را در تدریس دچار تعارض میکند» پس حواسمان جمع باشد تا با دفاع از طرح تلفیقی صرفاً در مدارس دولتی مسبب طبقاتی شدن آموزش و پرورش در دامان مدارس غیردولتی نباشیم.
منبع دریافت این مطلب : خبرگزاری فارس