بسیاری از آزمون های ورودی مدارس مبنای علمی و پشتوانه تجربی ندارد

امیر محمد شهسوارانی در گفت و گو با خبرنگار بهداشت و درمان خبرگزاری فارس، با بیان اینکه فرآیندهای اجتماعی شدن ثانویه نقش مهمی در فرهنگ‌پذیری نسل آینده دارند،‌اظهار داشت: نهادهای آموزشی به تدریج در دو سده اخیر جایگاه مهمی را در انتقال رسمی مبانی فرهنگی، تربیتی و آموزشی به نسل‌های آینده بر عهده گرفته‌اند و محیط‌های آموزشی دغدغه والدین امروز را شکل داده‌اند.

این متخصص حوزه بهداشت روان تاکید کرد: تجلی محیط‌های آموزشی در مدارس است، به گونه‌ای که اکنون حساسیت والدین بیشتر بر محیط‌های آموزشی است تا بر محتوای آن.

وی ادامه داد: در ایران به طور عمده محتوای آموزشی مدارس توسط وزارت آموزش و پرورش تدوین شده و به صورت سراسری اعلام و اعمال می شود. در این میان برخی مدارس دولتی و غیردولتی بر حسب تجارب کادر آموزشی، فراخور نیاز شاگردان مدرسه، اقبال عامه و جذب مشتری، اقدام به افزایش و تغییر محتوای درسی دانش آموزان می‌نمایند.

شهسوارانی اظهار داشت: یکی از بارزترین این موارد، برگزاری آزمون‌های ورودی علمی و هوشی و استعداد مدارس است. این امر از چند منظر قابل بررسی است. بسیاری از این آزمون‌ها مبنای علمی و پشتوانه تجربی خاصی ندارند و حتی در متون علمی تخصصی نمی‌توان شواهدی دال بر درستی برگزاری این آزمون‌ها یافت.

این روانشناس گفت: دیدگاهی قدیمی در مورد جداسازی افراد با ضریب هوشی بالا از افراد متوسط و آموزش جداگانه آنها وجود داشت که پژوهش‌های امروزی در حوزه روانشناسی تربیتی، این امر را رد می‌کنند.

وی افزود: هدف اصلی از فرآیندهای اجتماعی شدن و آموزش‌های عمومی مدارس تنها کسب معلومات نیست، بلکه آموزش ناآشکار مهارت‌های زندگی و روابط اجتماعی به نسل آینده است. جداسازی افراد بر اساس آزمون های مرسوم در محیط‌های اجتماعی، ایجاد شکاف درون نسلی نموده و نیز فرصت یادگیری نحوه کمک به افراد ضعیف و آسیب‌پذیر جامعه را از افراد باهوش سلب می‌نماید.

این متخصص حوزه بهداشت روان تصریح کرد: امروزه روش های پیشروی آموزشی شامل ادغام است که در آن حتی کودکان دارای هوش‌بر مرزی و پایین (در صورت عدم نیاز به مراقبت‌های ویژه) در کلاس‌های آموزشی عادی شرکت می‌کنند تا کودکان متوسط یا باهوش فرصت تعامل و پرورش روحیه همکاری و همدلی را بیابند.

وی ادامه داد: نکته دیگر اینکه، محصلی که از نظر آموزشی، تحصیلی، هوشی و استعدادی، سطح بالایی دارد، به هر صورت و در هر محیطی استعدادها و توانمندی‌های خویش را به منصه ظهور خواهد رساند و انتخاب وی برای محیط آموزشی، نشانگر توانمندی و برتری آن محیط نیست.

شهسوارانی گفت: محیط آموزشی توانمند، محیطی است که بتواند کودک و نوجوان دارای دشواری‌های یادگیری و آموزشی را پذیرفته و علاوه بر ایجاد ارتباط بین ایشان و محصلان عادی، این افراد دارای مسایل یادگیری را در پیشرفت یاری نموده و آنها را به موفقیت تحصیلی برساند.

وی افزود: به نظر می رسد، مهمترین شاخص‌های انتخاب محیط تحصیلی، روابط گرم و صمیمی مربیان و کادر آموزشی با محصلان، داشتن امکانات ورزشی، تاکید بر فعالیت‌های فوق برنامه ورزشی، محوریت آموزش ارزش‌های والای اجتماعی و روحیه تعاون و همدلی، آموزش رفتارهای سودمند اجتماعی، آموزش مهارت‌های زندگی، و نیز اولویت ارزش‌های انسانی بر نمره‌گرایی باشد.

این روانشناس اظهار داشت: شاید بهتر باشد والدین به جای تمرکز صرف بر موفقیت تحصیلی فرزندان، به این امر توجه نمایند که رشد هیجانی و بلوغ مغز هیجانی در فرزندان آنها، تاثیر به مراتب بیشتری نسبت به رشد مهارت‌های آکادمیک، در آینده آنها دارد. مباحثی چون بی واژگانی خلقی (آلکسی تیمیا) و هوش هیجانی، توجه ویژه‌ای به پرورش مهارت‌های اجتماعی و مهارت‌های تبادل صحیح هیجانی دارند.

وی ادامه داد: پژوهش‌ها نشان داده‌اند که رشد هیجانی به دلیل گستره وسیع نواحی مغزی دخیل، در موفقیت‌های آتی افراد تاثیر به مراتب بیشتری نسبت به رشد مهارت های آکادمیک دارند.

 

 

منبع دریافت این مطلب : خبرگزرای فارس

هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است.
ارسال نظر برای این مطلب غیر فعال شده است!