زندگینامه فرانتیس آنتوان مسمر

مسمر، یک روز عصر که به خانه می‌رفت، در راه به یکی از دوستانش که کشیش دانشمندی بود برخورد کرد، در دستش آهن‌ربایی دید، پرسید این آهن‌ربا چیست؟‌

آن کشیش جواب داد: این آهن‌ربا را برای تسکین درد شکم زن می‌برم. «مسمر» از آن دوست روحانی خواهش کرد که نتیجه معالجه بوسیله آهن‌ربا را به او اطلاع دهد.

پس از چند روز آن کشیش نزد دکتر مسمر آمد و گفت این آهن‌ربا را به شکم زن شخصی که از درد بخود می‌پیچید بستم و درد شکم زن خوب شد. مسمر به سراغ آن زن رفت، از سابقه بیماری او سوالاتی نمود و آن زن را معاینه کرد و از اینکه زن به وسیله بستن آهن ربا به شکمش معالجه شده است تعجب کرد، این روش مورد نظر مسمر قرار گرفت و مسمر از آن روز به بعد تصمیم گرفت که از آهن‌ربا برای بیرون کشیدن درد از بدن بیماران استفاده کند، بنابراین از آن دوست روحانی خواهش کرد که چند قطعه آهن‌ربا به شکل و اندازه‌های مختلف (دایره‌ بیضی- مثلثی شکل) برای او بسازد.

مسمر این آهن‌رباها را به دست، پا، شکم، پهلو یا هر جای مریض که درد می‌کرد می‌بست و دردش ساکت می‌شد.

«مسمر» در قرن هیجدهم از آهن‌ربا برای معالجات برخی امراض استفاده کرد، ولی قبل از او هم افراد دیگری بوده‌اند که متوجه این خاصیت آهن‌ربا شده بودند، از جمله دانشمندی بنام «پاراسلس» بود که در قرن پانزدهم کتابی درباره خاصیت معالجه آهن‌ربا نوشته بود.

عقیده «پاراسلس»

پانصد سال پیش از این دانشمندی پیدا شد بنام «پاراسلس» که فیلسوف و کیمیاگر بود، این مرد دانشمند، دقت و توجه اش بیش از مردمان عادی بود و علاقه داشت که هر چیز را آزمایش کند، به همین دلیل وقتی می‌دید که آهن‌ربا آهن را بطرف خود می‌کشد، فکر کرد که ممکن است آهن ربا درد و بیماری اشخاص مریض را هم بطرف خود بکشد. یعنی درد بیمار را از بدن دست و پایش بیرون بکشد، «پاراسلس» اینکار را امتحان کرد. یک آهن‌ربا تهیه نمود و آهن ربا تهیه نمود و آهن را به بدن شخص مریض بست، پس از چند ساعت درد بیمار کم شد، و بعد از چند روز مریض به کلی خوب شد«پاراسلس» این آزمایش را روی چند نفر مریض دیگر انجام داد و نتیجه خوب و رضایت بخش گرفت، از آن روز به بعد «پاراسلس» همه جا گفت و در کتاب خود نوشت که آهن‌ربا اراده دارد، مثل سایر فلزات نظیر مس، آهن، روی و غیره بی‌اراده نیست. آهن‌ربا نیروی شفابخش آسمانی دارد، زیرا درد و بیماری را از بدن اشخاص مریض خارج می‌کند.

فرق دانشمندان با اشخاص عادی یکی همین است که به هر چیز سطحی و سرسری نگاه نمی‌کنند، هزاران نفر دیده بودند که آهن‌ربا آهن را به طرف خود جذب می‌کند، ولی فکر نکرده بودند که ممکن است آهن‌ربا درد و بیماری را هم از جسم شخص مریض بیرون بکشد. شاید هم فکر کرده بودند ولی آنقدر همت و جربزه نداشتند که امتحان کنند، ولی «پاراسلس» این کار را کرد و نتیجه گرفت که آهن ربا بعضی دردها و بیماری‌ها را معالجه می‌کند.

سیصد سال از عقیده پاراسلس گذشت، تا اینکه در تابستان سال 1774 میلادی یک از مسافرین که با زوجه‌اش به «وین» پایتخت اطریش آمده بودند، از یکی از روحانیون مذهبی مسیح بنام «ماکزی ملین‌هل» خواهش کرد که آهن ربائی برای او بسازد که این آهن‌ربا را به شکم زنش که درد شدیدی داشت ببندد تا معالجه شود «ماکزی ملین‌هل» کشیش روحانی توجهی به خواص آهن‌ربا نداشت، فقط آهن‌ربایی تهیه کرد و در اختیار زوجه دوستش گذاشت و این اقدام همانطور که گفته شد منبع الهام بخشی برای مسمر گردید.

شما هم خاصیت شفا دهنده مغناطیس را آزمایش کنید.

شما خواننده محترم که مشغول مطالعه این مطلب هستید، تعجب خواهید کرد، و از خود پرسش‌خواهید نمود، آیا این موضوع راست است یا دروغ؟ اگر راست است چرا حالا پزشکان از آن استفاده نمی‌کنند؟

من نظر خود را برای شما می‌نویسم اولاً من خود خایصت آهن‌ربا را درباره معالجه بیماران امتحان نکرده‌ام. اگر شما خیلی علاقمند هستید، می‌توانید، خودتان امتحان نمایید. یک قطعه آهن‌ربا تهیه کنید، و در بین افراد خانواده یا دوستان اگر کسانی هستند که جایی از بدنشان درد می‌کند، آهن‌ربا را به آن محل ببندید، پس از چند ساعت یا چند روز منتظر باشید که چه وقت درد تسکین پیدا خواهد کرد.

ثانیاً – اگر آهن ربا خاصیت معالجه‌ای داشته باشد، فقط بیماری‌های عصبی را ممکن است خوب کند، آهن‌ربا روی بیماری‌های میکروبی اثری ندارد و ضرب و جرح‌ها را نیز ممکن است سریعتر التیام بخشد و همچنین ممکن است به علت اثر تلقینی، دردهای ناشی از برخی جراحات را موقتاً تسکین بدهند، ولی بطوریکه «اشتفن تسوایک» یکی از نویسندگان معروف اطریش در کتاب «کاشف مانیه تیسم» می نویسد «پاراسلس» معتقد بود که آهن ربا آبریزش چشم، گوش و بینی را معالجه می‌کند، و سبب می‌شود که دمل‌ها زودتر سرباز کنند… و خونریزی در زن‌ها را معالجه می‌کند و در معالجه یرقان بسیار مفید است. بعد از پاراسلس دانشمند دیگری به نام «کوکله نیوس» در سال 1608میلادی کتابی تحت عنوان «اصول معالجه بوسیله آهن‌ربا» نوشت، که در آن کتاب عقیده پاراسلس را ثابت کرد.

و در آخر، آنتوان مسمر به جای این که به طبابت بپردازد٬ اوقات خود را صرف مطالعه برای کشف راهی تازه جهت معالجه ی امراض نمود و موفق شد هیپنوتیزم را برای درمان بسیاری از بیماری های روحی مورد استفاده قرار دهد.

حکومت اتریش (به تحریک مخالفان مسمر) او را به جرم جادوگری و شعبده بازی به ترک وطن محکوم کرد و مسمر به فرانسه رفت و در آنجا هم شهرت و موفقیت به دست آورد. قدرت او در هیپنوتیزم و تلقین به نفس به حدی بود که در یک جلسه بیماران را خواب می کرد و بوسیله ی تلقین٬ آنها را مداوا می نمود. باز هم آتش کینه و حسد عده ای از اطبای پول پرست مشتعل شد و لویی پانزدهم هیئتی را مامور رسیدگی و تحقیق در مورد نحوه ی معالجه ی مسمر کرد. این هیئت که متشکل از مخالفان مسمر بود او را به کلاهبرداری و شعبده بازی متهم کرد و لذا بار دیگر به دستور حکومت مجبور شد فرانسه را ترک گوید.

سالهای آخر عمر او در سوئیس به انزوا و عزلت گذشت وقتی در 1815 درگذشت کسی حدس نمیزد درست صد سال پس از مرگ او ٬ فروید وی را پدر روانشناسی و روان پزشکی جدید و نخستین پیش قدم {پسیکالیزم} بخواند.

کلمات کلیدی مطلب : مقالات | مقالات علمی و آموزشی | مشاهیر و شخصیت ها زندگینامه فرانتیس آنتوان مسمر

 

منبع دریافت این مطلب : پرتو آگاهی

هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است.
ارسال نظر برای این مطلب غیر فعال شده است!