پدر کتاب ایران

آقای ابوالفضل جوکارقهرودی: مردی که در آستانه 40سالگی، عنوان پدر کتاب و کارآفرین ملی را به خود اختصاص داده، صبح ها مانند همکاران خود، کارت می زند و وارد دفتر کارش می شود. لبخند جزئی از ارکان صورتش است و وقتی ناراحت می شود، بازهم لبخند می زند. اینجا همه چیز فرهنگی است. در اتاقش کتابخانه ای عظیم خودنمایی می کند. انتشارات بین المللی گاج در سال 1381، فعالیت خود را در حوزه نشر آموزشی و با هدف ایجاد فرصت های برابر در آموزش آغاز کرد و درحال حاضر به عنوان پرتیراژترین ناشر کشور مشغول فعالیت است. گستره فعالیت گاج از مقطع پیش دبستانی تا کارشناسی ارشد است و در این راستا بیش از هزار عنوان کتاب چاپ کرده است، برای چاپ این عناوین که سالانه در شمارگان حدود 10 میلیون جلد به چاپ می رسند، بیش از 800 مولف و ویراستار با 950 کارمند اداری در بخش های مختلف و 520 نمایندگی و عوامل توزیع، مشغول فعالیت هستند. از افتخارات این انتشارات می توان به موارد زیر اشاره کرد:

دریافت تندیس چهارمین جشنواره کارآفرینان برتر به عنوان کارآفرین برتر استان تهران در سال 1387

دریافت تندیس چهارمین جشنواره کارآفرینان برتر به عنوان کارآفرین ملی در سال 1388

ناشر برگزیده کتاب سال جمهوری اسلامی ایران در سال 1385

ناشر برگزیده بیست ویکمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران در سال 1387

ناشر برگزیده بیست ویکمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران در سال 1388

ناشر برگزیده بیست ویکمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران در سال 1393

تقدیرشده از سوی سازمان حفاظت محیط زیست به علت استفاده از کاغذ و مرکب خاص در تولید کتاب های گاج، به دلیل سازگاری با محیط زیست در سال 1388

دریافت تندیس دیموند بلورین، به دلیل کسب رتبه اول در نظام توزیع و پخش کتاب در کشور در سال 1388

منتخب نمایشگاه بین المللی کتاب LEIPZIG در سال 2009 به عنوان ناشر جذاب ترین کتاب کودک جهان به خاطر چاپ کتاب <<یک قدم مورچه ای>>

عضو سالن EPP (انجمن ناشران آموزشی جهان) به عنوان تنها ناشر ایرانی

دریافت لوح و تندیس کنفرانس ملی خلاقیت شناسی، مدیریت و مهندسی نوآوری در سال 1388

دریافت لوح و تندیس جشنواره ملی قهرمانان صنعت در سال 1388

دستیابی به رکورد پرمخاطب ترین غرفه کتاب ایران در هشت سال متوالی از سال 1386 تا 1393

دریافت 10 جلد گواهینامه ثبت اختراعات در حوزه آموزش کشور ار سال 1385 تا 1387

ناشر منتخب جشنواره کتاب های آموزشی رشد وزارت آموزش وپرورش

دریافت لوح و تندیس بزرگ ترین طرح ملی سپاس به عنوان نخستین ناشر کشور در میان 10 برند برتر و محبوب در خدمات و مشتری مداری در سال 1390

دریافت تندیس طلایی و لوح افتخار در پنجمین جشنواره رسانه های دیجیتال در سال 1390 از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

کسب گواهینامه و تندیس حمایت از حقوق مصرف کنندگان در 4 سال متوالی از سال 1389 تا 1392

همچنین اهدای بیش از دو میلیون جلد کتاب به دانش آموزان نقاط کم برخوردار در سراسر کشور و تجهیز کتابخانه های مدارس عمومی سراسر کشور، از جمله خدمات و فعالیت های انتشارات گاج است. این انتشارات با نام ابوالفضل جوکار قهرودی، بنیانگذار آن، گره خورده است و خدمات منحصر به فردی که چه در گذشته و چه اکنون ارائه می شود، همگی حاصل نگاه و منش ایشان است.

در ادامه گفت وگو با ایشان را می خوانید.

دوران کودکی شما چگونه گذشت؟

من متولد سال 1354 در محله سرآسیاب دولاب واقع در منطقه 14 تهران هستم. از کلاس اول راهنمایی، از روز اول تعطیلات مدرسه تا روز آخر، دو نوبت کار می کردم.

چه شد که وارد حوزه آموزش شدید؟

بعد از اتمام دوران دبیرستان و هم زمان با ورود به دانشگاه به طور جدی تدریس را آغاز کردم. البته قبل از آن در دوران دبیرستان به همکلاسی ها و بچه های محل به صورت پراکنده، در دروس مختلف کمک می کردم. به درس شیمی خیلی علاقه داشتم. به یاد دارم سال 1372 که دیپلم گرفتم به دفتر نمایندگی روزنامه رفتم و تقاضای چاپ 10 نوبت آگهی تدریس شیمی دادم.

چه شد که از تدریس خصوصی به ایده تاسیس آموزشگاه رسیدید؟

بعد از چند روز به این فکر افتادم، تلفن معلم ها را در هر درس با سابقه تدریس، نشانی منزل و... بگیرم و یک بانک اطلاعاتی درست کنم. بعد از گذشت پنج، شش روز یک بانک اطلاعاتی حدود 200 نفره از معلمان و دبیران دروس مختلف تهران، تهیه کردم و به این فکر افتادم که با این معلم ها می توانم یک آموزشگاه تدریس خصوصی راه اندازی کنم؛ تا پایان سال 73 به این شیوه کار می کردم. سال 74 تصمیم گرفتم دفتری اجاره کنم و این کار را به صورت حرفه ای انجام دهم و عملا یک آموزشگاه تاسیس کنم. آموزشگاهی به نام <<اندیشمندان>> را تاسیس کردم. شرایط کاری در آن مقطع خیلی خوب بود. بعد از یکی، دو سال، شعبه دوم آموزشگاه را در سعادت آباد تاسیس کردم.

بعد از تاسیس اندیشمندان، همچنان تدریس می کردید یا صرفا مدیریت آموزشگاه ها را عهده دار بودید؟

خیر. من شخصا تا سال 1385 تدریس هم می کردم. در همان سال های 74 و 75 هم که آموزشگاه داشتم علاوه بر مدیریت آموزشگاه، در آموزشگاه ها و مدارس مناطقه 14، 1، 2 و 3 تهران، شیمی کنکور را تدریس می کردم و گاها به عنوان دبیر پروازی برای کلاس های نکته، تست و جمع بندی به شهرهای یزد و اصفهان دعوت می شدم و در یک سال به بیش از هزار نفر شیمی درس می دادم. همواره مفاهیم شیمی را به زبان ساده، با طنز و شعر آمیخته می کردم تا یادگیری آن برای دانش آموزان راحت تر باشد؛ چون اکثر دانش آموزان رابطه خوبی با درس شیمی نداشتند و از این درس فراری بودند، ولی تعداد زیادی از همین دانش آموزان، بعد از مدتی که شیمی برای شان جذاب می شد، موقع انتخاب رشته دانشگاهی به دنبال رشته های شیمی محور مانند پلیمر، نفت، پتروشیمی و... بودند.

چه شد از تدریس و آموزش به سمت نشر و کتاب و انتشارات گاج حرکت کردید؟

چون خودم جزء دانش آموزان مناطق کم برخوردار تهران بودم و امکانات آموزشی در مدارس ما ضعیف بود، همواره در طول تدریس، علاقه داشتم، آنچه را که در درس شیمی می دانم به نفرات بیشتری انتقال دهم؛ مثلا به جای سالی هزار دانش آموز، یک صد هزار نفر، بلکه بیشتر از آن بهره ببرند و این کار فقط از طریق تالیف یک کتاب جامع و خوب امکان پذیر بود، ولی به دلیل مشغله زیاد تدریس، هیچ گاه فرصت نمی کردم این کار را به صورت جدی انجام دهم و تالیف یک کتاب به گونه ای که دانش آموزان را از کلاس درس تا حد امکان بی نیاز کند، کار دشواری است. هم تجربه تدریس می خواهد و هم حوصله زیاد. تا اینکه در سال 1379، در یکی از روزهایی که به عنوان دبیر پروازی برای تدریس به یزد می رفتم. دوست فرهیخته و عزیزی به نام آقای مهندس حمید قندهاری از من خواستند یک روز هم در دبیرستان بهاباد که در 200کیلومتری شهر یزد است برای تدریس و رفع اشکال درس شیمی بروم. من هم با کمال میل پذیرفتم. وقتی با بچه های آن روستا مواجه شدم؛ دیدم امکانات آموزشی در آنجا تقریبا صفر است، ولی شوق اشتیاق به یادگیری در چشمان تک تک آنها دیده می شد. آنها به صورت شبانه روزی با کتاب های آموزشی، آن هم به صورت محدود، خودشان را برای کنکور آماده می کردند. تیم های سه نفره تشکیل داده بودند؛ مثلا کتاب آموزشی فیزیک دو روز در اختیار یک تیم بود و سایر کتاب ها در اختیار تیم های دیگر و به صورت چرخشی از این تعداد محدود کتاب استفاده می کردند. بعد از بازگشت از یزد و مشاهده اثربخشی کتاب های آموزشی در روند تحصیلی دانش آموزان در نقاط کم برخوردار، بی درنگ شروع به تالیف کتاب شیمی به زبان ساده کردم و سعی کردم تمامی تجارب دوران تدریسم را به زبانی شیوا و آسان برای دانش آموزان به رشته تحریر درآورم. به گونه ای که یک دانش آموز بدون نیاز به معلم شیمی بتواند این درس را بیاموزد. تالیف این کتاب حدودا یک سال طول کشید. برای چاپ کتاب به ناشران زیادی مراجعه کردم، ولی همگی می گفتند این کتاب فروش نمی رود، چون سهم مطالب آموزشی آن نسبت به پرسش های چارگزینه ای آن بیشتر است. در آن مقطع، کتاب های تست و فروش خوبی داشتند و به نوعی ابزار کار معلمان کنکور بودند؛ ولی من اعتقادم غیر از این بود؛ چون هدفم از تالیف این کتاب، آموزش به دانش آموزان به زبان ساده بود. خصوصا دانش آموزان نقاط کم برخوردار که از امکانات آموزشی کنکور کم بهره یا بی بهره بودند. این کتاب آن قدر با استقبال روبه رو شد که دبیران و دانش آموزان خواهان سایر تالیف چنین کتابی برای دروس با این شیوه نگارش، یعنی توضیح مفاهیم درس به زبان ساده به همراه پرسش های چهارگزینه ای بودند و من برای پاسخ گویی به این نیاز، تصمیم گرفتم از مهاجرت صرف نظر کنم و در شهریور سال 1381، مجوز انتشارات بین المللی گاج را گرفتم.

به نظرتان در دستیابی به هدف تان موفق بوده اید؟

من از آغاز تاسیس گاج، یک هدف اساسی را برای خودم در نظر گرفتم و آن <<توسعه عدالت آموزشی>> بود. به عبارت دیگر، دوست داشتم تمام دانش آموزان بتوانند تا حد امکان از امکانات آموزشی یکسان برخوردار باشند. اینکه تمامی امکانات آموزشی در کلان شهرها مستقر است و دانش آموزان شهرهای کوچک و روستاها و دانش آموزان کم بضاعت شهرهای بزرگ از این امکانات برخوردار نبودند، همواره موجب به هم ریختگی ام بود و یک کتاب آموزشی جامع تنها راهکار ارزانی است که می تواند عدالت آموزشی را برقرار کند. من همواره به مولفان خود در گاج گفته ام که تمام توان و تجربه خود را به کار گیرید و آنچه را می دانید و برای دانش آموزان لازم و مفید است به زبان ساده و با یک طبقه بندی منحصر به فرد به رشته تحریر درآورید و از مطرح کردن مفاهیم و مطالب خارج از کتاب درسی اجتناب کنید، مگر آنکه آن مطلب در یادگیری مفاهیم کتاب درسی به صورت مستقیم تاثیرگذار باشد.

شما بنیان گذار انتشارات گاج هستید. درحال حاضر سمت شما در گاج چیست؟

تا سال 1390 مدیریت گاج با من بود؛ یعنی هم رئیس هیات مدیره بودم و هم مدیرعامل، ولی با مطالعه تاریخچه شرکت های بزرگ در دنیا به این نتیجه رسیدم که رهبری با مدیریت، تفاوت های اساسی دارد و هر شرکت باید یک رهبر داشته باشد و یک مدیر. رهبری و مدیریت، لازم و ملزوم یکدیگرند، رهبری کردن مکمل مدیریت کردن است و نه جایگزین آن. کار یک مدیر، طراحی سازمان است و رهبر بین ارکان این سازمان همسوسازی (مفاهمه) می کند. معمولا ساختارهای رسمی به کار مدیران می آیند و ساختار غیررسمی به کار رهبران. یکی از مهم ترین دلایلی که در ایران طول عمر شرکت ها کوتاه است این است که این دو وظیفه مهم را یک نفر انجام می دهد و عملا سیستم قائم به فرد می شود و با نبود آن مدیریت سیستم ضعیف می شود یا کلا از بین می رود اما در دنیای مدیریت امروز، این دو مقوله کاملا از هم جدا هستند و هریک کارکرد خود را دارند و می بینیم که در دنیا خیلی از شرکت های بزرگ، طول عمر سه رقمی دارند. بنابراین از برادر خود آقای مهندس محمد جوکار تقاضا کردم که مدیریت مجموعه را بپذیرند. ایشان متولد سال 1363 و فارغ التحصیل رشته پلیمر از دانشگاه صنعتی امیرکبیر هستند. در مدیریت با وسواس و دقت زیادی کارها را انجام می دهند و در این سه سال بسیار موفق بوده اند و من در طول این مدت به هیچ عنوان در امور داخلی و جزئی گاج دخالت نداشته ام و صرفا در سیاست های کلان با ایشان هم بحث می شوم.

کتاب های گاج برای چه مقاطع تحصیلی طراحی شده اند و چه شمارگانی دارند؟

ما از مقطع پیش دبستانی تا کارشناسی ارشد کتاب داریم و چند سالی است که پرتیراژترین ناشر کشور هستیم. در مجموع حدودا سالی 10 میلیون جلد کتاب تولید می کنیم که بین پنج میلیون دانش آموز توزیع می شود.

ممکن است شما هم روزی مانند کانون فرهنگی آموزش، گاج را وقف کنید؟ و نظر شما در مورد وقف کردن کانون چیست؟

کار آقای مهندس قلم چی قابل تقدیر است، ایشان از پیش کسوتان حوزه آموزش هستند و تقریبا از سال 70 در همین حوزه به صورت جدی و شبانه روزی کار می کنند و خدمات زیادی به دانش آموزان و مدارس ارائه داده اند، به نظر من آقای قلم چی و امثال ایشان قبل از آنکه موسسه خود و ساختمان آن را وقف کنند، خودشان را وقف آموزش کرده اند که این موضوع باارزش تر است، من در ماه رمضان امسال نیت کردم که ان شاءالله در 20 سال آینده صد مدرسه و کتابخانه در سراسر کشور و در نقاط کم برخوردار تاسیس کنم.

آموزش وپرورش همواره منتقد جدی کتاب های آموزشی و کمک آموزشی بوده است. به نظر شما این نقد به حوزه کتاب های آموزشی وارد است؟

برداشت شما درست نیست. سازمان تالیف کتب درسی آموزش وپرورش، منتقد ناشرانی است که به تولید کتاب های حل المسائل مشغول اند و این نقد کاملا بجا و درست است. در حقیقت تولید این کتاب ها، دانش آموزان را از فکرکردن باز می دارد و آنها را تنبل می کند و اساسا این کتاب ها آموزشی نیستند. ولی به حوزه کتاب های آموزشی نه تنها نقدی ندارد بلکه از آنها حمایت نیز می کند. در طول این چند سال، ده ها جلد از کتاب های گاج منتخب جشنواره رشد آموزش وپرورش شده اند. از سوی دیگر آموزش وپرورش در انتشارات مدرسه به تولید کتاب های آموزشی و کمک آموزشی مشغول است و با ناشران بخش خصوصی رقابت می کند.

اگر شما ناشر آموزشی نبودید، مثلا ناشر کتاب های عمومی بودید، می توانستید سالانه 10 میلیون جلد کتاب چاپ کنید؟

قطعا نه، بازار نشر آموزشی با نشر در سایر حوزه ها کاملا متفاوت است. خرید کتاب های آموزشی برای یک دانش آموز یا دانشجو، یک ضرورت است ولی درمورد سایر کتاب ها این طور نیست، کلا در دنیا کتاب های آموزشی از فروش خوبی برخوردارند.

در دنیا سایر کتاب ها نیز از فروش خوبی برخوردارند، چرا در ایران این گونه نیست؟

این موضوع از دو منظر قابل بحث است؛ یکی اینکه اساسا سرانه مطالعه در کشور پایین است و کتاب در سبد نیازهای خانواده عمدتا جایی ندارد که البته این بی علت نیست و دوم اینکه مسئولان فرهنگی در کشور ضعیف عمل می کنند. قیمت کتاب در ایران به نسبت درآمد متوسط هر ایرانی، گران است، هرچند نسبت به سایر کشورها ارزان است و گاهی در کتاب های هم حجم و مشابه، تا یک سوم قیمت است. دوم اینکه؛ کتاب در دسترس مردم نیست. مهم ترین مشکل نشر کشور، توزیع و ویترین کتاب است. اگر کتاب در دسترس باشد، مردم کتاب می خرند.

نکته سوم اینکه، اطلاع رسانی در حوزه کتاب ضعیف است، به عبارت دیگر هزینه تبلیغات در ایران بالاست و برای ناشر توجیه ندارد که کتاب های خود را از طریق صداوسیما، جراید و تبلیغات محیطی سطح شهر معرفی کند. البته در سال های اخیر برای تبلیغ کتاب، تخفیف هایی قائل شده اند ولی به هیچ عنوان کافی نیست. بنابراین مخاطب از وجود کتاب های خوب، بی اطلاع است.

نکته چهارم، نبود اهتمام مسئولان کشوری به امر ترویج کتاب و کتابخوانی در مردم یا حداقل مجموعه تحت مسئولیت خود است. نکته پنجم که خیلی جالب است، کاهش شدید اعتبارات حوزه نشر کشور است! به نظر من در کشوری مثل ایران که رهبر فرهیخته آن، خود به عنوان یک کتاب شناس و نویسنده حرفه ای، به این میزان به امر کتاب و کتاب خوانی تاکید دارند و تقریبا در تمام نمایشگاه های کتاب شخصا حضور پیدا می کنند و پیگیر فعالیت ناشران هستند و در کشوری که سه هزارو 500 ناشر فعال در طول یک سال 70 هزار عنوان کتاب را در شمارگان بیش از 150 میلیون نسخه با گردش مالی بالغ بر هزار و 100 میلیارد تومان چاپ می کنند، ما باید وزارت کتاب و کتاب خوانی داشته باشیم.

مطالب شما قابل توجه و تامل هستند؛ آیا تابه حال آنها را با مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مطرح کرده اید؟

بله، در اسفندماه سال 92 دیداری با جناب آقای دکتر جنتی، وزیر محترم فرهنگ، داشتم و مطالب خود را بیان کردم و ایشان نیز استقبال کردند و فرمودند پیشنهادهای خود را به صورت مکتوب و مبسوط به من ارائه دهید و در فروردین ماه سال جاری در یک نامه 12صفحه ای، 49 مورد از مسائل و مشکلات حوزه چاپ و نشر را که به ذهنم می رسید برایشان مکتوب و ارسال کردم.

آیا اقدامی انجام داده اند؟

خبر ندارم؛ البته این مسائل کار چند ماه و یک سال نیستند، خیلی از این مسائل زیربنایی است ولی باید از یک جا برنامه ریزی بلندمدت و مدیریت جهادی شروع شود. کار فرهنگی دشواری ها و ملاحظات خاص خودش را دارد.

 

منبع دریافت این مطلب : روزنامه شرق

هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است.
ارسال نظر برای این مطلب غیر فعال شده است!