افرادی در گوشه گوشه دنیا هستند که درک و فهم و علم آن ها تا حدی است که در عوام به آن ها نابغه می گویند. این افراد قادر به حل مسائل پیچیده و سخت هستند. چنین افرادی توانایی خاصی دارند که به راحتی ارتباط بین چیزهایی که درباه ی آن ها مطالعه کردند را می فهمند. قدرت درک و فهم این افراد مختص به کشف رابطه های بین داده هایی است که شنیده، دیده، خوانده اند و همچنین تجربیات شخصی و دیگران.

اما قبل از اینکه بخواهم بگویم چطور نابغه شوید ابتدا بهتر است تعریف جامعی از علم داشته باشیم :

من کاری به این ندارم که دیگران علم را چگونه تعریف کرده اند اما همین را میدانم که علم اصلی، علم خالص و علمی که به آن علم یقین می گوییم در اصل " کشف رابطه بین دو چیز " است. مثلا وقتی کاسه آبی زیر نور خورشید قرار می دهیم بعد برمی گردیم خبری از آب نیست. چون نمی دانم آب چی شد، حدس و گمان می زنیم که این حدس و گمان همان فرضیه است. با حلاجی فرضیه ها می فهمیم که آب به دلیل گرمای نور خورشید، مولکول هایش از هم گسستند و بخار شد.

به کشف رابطه هایی از این قبیل علم می گویند. علمی که خالص، اصل و یقین است.

حال چه کار کنیم که نابغه شویم؟

برای نابغه شدن، باید بتوانیم قادر به درک و فهم رابطه ی بین دو یا چند چیز بشویم و برای فهمیدن و درک کردن این رابطه ها که همان علم خالص و اصل و یقین هستند باید موارد زیر را رعایت کنید تا بتوانید تبدیل به نابغه بشوید. اما نابغه شدن به عامل مهم دیگری مانند زمان نیاز دارد :

اهمیت دادن به خواندن هر مطلبی :

اکثر ما مطالب، ، مقالات، اخبار، کتاب ها و سایر نوشته ها را سرسری و بدون توجه می خوانیم و حتی به یقین اگر از اول مطلب خوشمان نیامد، باقی مطلب را نمی خوانیم.

فراموش نکنید که هر مطلبی و نوشته ای کلیدهایی برای درک و فهم رابطه ها دارند. پس هر چند که مطلبی از نظر شما کسل کننده و خسته کننده است، با اراده به این که کلید درک و فهم رابطه ها در آن می باشد، بخوانید.

لازم به بیان کردن این مطلب هست که شما هرچه مطالعه کنید، کلمات کلیدی و مفهوم هایی کلیدی آن ها در حافظه بلند مدت شما باقی می ماند هرچند که شما فعلا آن ها را به خاطر نیاورید اما در زمان خاص به یادتان خواهد آمد.

فلسفه و منطق :

کتاب های فلسفه و منطق، کتاب هایی هستند که شیوه صحیح کشف رابطه های بین چیزها را به شما یاد می دهد و همچنین به شما یاد می دهند که چگونه بهتر فکر و اندیشه کنید و بهترین فکر و اندیشه را داشته باشید.

پس برای نابغه شدن، کتاب های فلسفه و منطق را حتما بخوانید.

صحبت کردن با دیگران :

صحبت کردن با دیگران سبب می شود که شما درباره موضوع مورد بحث به تفکرات و اندیشه های جدیدی دست پیدا کنید و حتی سبب می شود که شما برخی مطالبی را که در گذشته به ظاهر فراموش کردید، به خاطر بیاورید و چه بسا که شما را به درک و فهم رابطه های جدید مرتبط به موضوع یا مشابه آن، تشویق کند.

خوب گوش کردن :

اول از همه چیز این را بگویم که افرادی که تجربه، علم و درک و فهم صحبتی را دارند که درباره مبحث مورد گفتگو تجربه یا آگاهی و دانشی داشته باشند. البته اگر تجربه و علم و دانشش را ندارید، شجاعانه بگوید من این مطلب را درک نکردم و نمی فهمم بهتر است طوری بگویید که بفهمم و درکش کنم. با این شیوه شما مطلبی را که درباره آن چیزی نمی دانید را به راحتی یاد می گیرید و چه بسا با ورود به ناخودآگاهتان جرقه ای زده شود و مطالب مشابهی در ذهن شما فوران کند و هیجان زده روابط جدیدی از این علم به دست بیاورید.

همیشه به یاد داشته باشید هر موضوع و مطلبی ارزش این را دارد که شما درباره آن بدانید، حال چه با صحبت کردن یا شنیدن یا خواندن و دیدن و ... .

خوب دیدن :

شما هر مطلب علمی را که بخوانید، در اجتماع و زندگی روزمره مشاهده می کنید اما بدون توجه کردن و ربط دادن به مطالب و حتی هضم و درک آن، رد می شوید. چه بسا این عمل شما را بی توجه بار آورد و شما تا حدودی فراموش کار شوید.

پس بهتر است وقتی آنچه را مشاهده می کنید که مطلب علمی درباره آن خواندید، حتما آن مطلب را بیان کنید و این سبب افزایش یادآوری شما می شود و حتی سبب بهتر درک کردن و فهمیدن آن مطلب می شود.

 

منبع دریافت این مطلب : آفتاب