رواج دوباره آموزش تک جنسیتی

حامیان مدارس تک‌جنسیتی معتقدند که دختران و پسران از شیوه‌های آموزشی متفاوتی سود خواهند برد. موافقان اغلب به ناعدالتی‌هایی اشاره می‌کنند که دختران در کلاس‌های مختلط با آن‌ها مواجه‌اند و شاهد ایشان تجارب مدارسی است که در برخی گزارش‌ها منعکس شده‌اند. مانند گزارش انجمن آمریکایی زنان دانشگاهی1 با عنوان «مدارس چطور حق دختران را ضایع می‌کنند.» همچنین محیط‌های آموزشی تک‌جنسیتی به عنوان روشی برای جبران عقب‌افتادگی در دانش‌آموزان رنگین‌پوست –عمدتاً پسران- کم‌درآمد در مدارس دولتی شهری پیشنهاد می‌شود. در مقابل، مخالفان ادعا می‌کنند که نظام آموزشی تک‌جنسیتی به نقش‌های جنسیتی سنتی تداوم می‌بخشد و «به جنسیت‌گرایی نهادی مشروعیت می‌بخشد»، در حالی که دانشمندان علوم اعصاب وجود تفاوت‌های جنسیتی میان مغز دختران و پسران را رد می‌کنند. برخی منتقدان معتقدند جداسازی دختران و پسران بیش از آنکه به ایجاد مدارسی عادلانه‌تر برای دانش‌آموزان غیرسفیدپوست منجر شود، با تفکیک نژادی در مدارس قابل قیاس است.

این اختلافات هرچند حامیان دوآتشه را در مقابل مخالفان سرسخت قرار داده است، اما نتوانسته چندان از محبوبیت این الگو بکاهد. رواج مدارس دولتی تک‌جنسیتی در طی سالیان فراز و نشیب‌هایی داشته اما در دههٔ گذشته شاهد دگرگونی مهمی بودیم. به گزارش انجمن ملی نظام آموزشی دولتی تک‌جنسیتی2، در سال 2004 تنها 34 مدرسه دولتی تک‌جنسیتی مشغول به کار بودند. این رقم طی 10 سال، 25 برابر شده است: نیویورک تایمز گزارش داد که در سال 2014، 850 مدرسه در سراسر کشور، برنامه‌های تک‌جنسیتی داشتند. با توجه به مشارکت روبه‌افزایش، سال گذشته بخش حقوق مدنی وزارت آموزش آمریکا، توصیه‌هایی را برای کلاس‌های تک‌جنسیتی به مدارس دولتی (کی-12)3 ارائه کرد.

برخلاف استقبال دوباره از کلاس‌ها و مدارس تک‌جنسیتی، جولیت اِی. ویلیامز4، استاد مطالعات جنسیت و معاون بخش علوم اجتماعی دانشگاه یوسی‌ال‌ای در کتاب جدیدش، راهکار تفکیک؟ نظام آموزشی تک‌جنسیتی و سیاست‌های جدید عدالت جنسیتی5، عمیقاً به جنبه‌های اجتماعی و چارچوب‌بندی این بحث داغ می‌پردازد. او اخیراً درباره برخی تفکراتش با من گفت‌وگو کرد. مصاحبه‌ای که در ادامه می‌آید، ویرایش و خلاصه شده است.

رواج دوبارهٔ آموزش تک جنسیتی

ملیندا دی. اندرسون: از جمله بحث‌هایی که در کتاب دنبال می‌شود، این است که افراد زیادی –مدرسان، والدین، فعالان و سیاستگذاران- به ظرفیت بالقوهٔ آموزش تک‌جنسیتی در ایجاد موفقیت تحصیلی معتقدند، اما شواهد اثبات این مدعا ناکافی و پراکنده‌اند. نظر شما دربارهٔ نیروی محرکهٔ اصلی در پس این حمایت مصرانه چیست؟

جولیت ای. ویلیامز: برخی افراد به خاطر تجارب شخصی ارزشمندشان، به آموزش تک‌جنسیتی معتقدند. برای برخی دیگر، آموزش تک‌جنسیتی بخشی از عرف عام و کهن است: آن‌ها تفاوت‌های میان دختران و پسران را می‌بینند و مایل‌اند مدارسی ایجاد شوند که این تفاوت‌ها را منعکس می‌کنند. بعضی نیز به عدم موفقیت نظام مدارس دولتی ایالات متحده نظر دارند و فکر می‌کنند «باید کاری کرد؛ به امتحانش می‌ارزد.» از دههٔ 1990، تفکیک جنسیتی در مدارس دولتی دوباره رواج یافت و به دانش‌آموزان ابتدایی تا متوسطه خدمات می‌داد. در این کتاب، دلایل استقبال از آموزش دولتی تک‌جنسیتی و همچنین نتایج آن بررسی می‌گردد. آنچه من دریافتم این است که مدارس دولتی تک‌جنسیتی با بهترین نیت ایجاد شد اما نتایجی را که انتظار می‌رفت در پی نداشت. در عین حال، در زمینهٔ تشدید تصورات کلیشه‌ای جنسیتی عواقب ناخواسته‌ای را در پی داشت.

اندرسون: تجربه سال اول شما در دبیرستان دخترانه فیلادلفیا، مکانی دولتی و کاملاً دخترانه، ویژهٔ دانش‌آموزان دختر برگزیده با «زندان» مقایسه شده است. ویژگی‌ای که به نظرم برای فارغ‌التحصیلی از مدرسه نمونه دخترانه کمی خاص بود. به استثنای تجربهٔ محدود شما در مدرسه‌ای کاملاً دخترانه، راهکار تفکیک؟، فاقد نظرات دانش‌آموزان کنونی یا محصلان سابق مدارس تک‌جنسیتی است. فکر نمی‌کنید دیدگاه‌های آن‌ها می‌توانست به بسط تحلیلتان از تفکیک جنسیتی در نظام آموزشی کمک کند؟

ویلیامز: شکی نیست به هر مدرسه‌ای که می‌رفتم، اضطراب نوجوانی را تا حدی تجربه می‌کردم و به گذشته که نگاه می‌کنم می‌بینم اشتباه است اگر نتیجه بگیرم تمام این مسائل به خاطر دبیرستان دخترانه بود. بر همین اساس، فکر می‌کنم بسیاری از افرادی که در فضاهای تک‌جنسیتی درخشیدند، می‌توانستند همان موفقیت‌ها را در مدرسه‌ای مختلط کسب کنند. مشکل ارجاع به تجارب شخصی در ارزیابی موارد موثر و غیرموثر بر نظام آموزشی، همین است. موضوع را این‌طور ببینید: اگر بنا بود کتابی دربارهٔ درمان‌های جدید برای سرطان بنویسم، نمی‌رفتم از مردم بپرسم که آیا از درمانشان لذت برده‌اند یا خیر. بلکه به‌دنبال نتایج می‌رفتم. فرزندانمان سزاوارند در جامعه‌ای بزرگ شوند که آموزش را به اندازه درمان خوب جدی می‌گیرد.

اندرسون: ایجاد محیط‌های تحصیلی تک‌جنسیتی در دههٔ 1950 در جنوب به دست مخالفان تلفیق، خود ماجرای جالبی است که با هدف خنثی کردن اثر حکم براون در برابر هیئت آموزش6 و ممانعت از حضور پسران سیاه‌پوست در کنار دختران سفیدپوست انجام شد. هنوز هم برنامه‌های تک‌جنسیتی مدارس بیشتر در ایالات جنوبی متمرکزند. می‌توانید کمی دربارهٔ این مسئلهٔ تاریخی برایمان بگویید؟

ویلیامز: امروزه وقتی دربارهٔ تفکیک جنسیتی با افراد صحبت کنید، این تمایل وجود دارد که موسساتی خاص در فضاهای روستایی را در نظر می‌آورند که در آن‌ها علاوه بر تربیت جدی ذهن، بر ساخت شخصیت و رشد اعتماد به نفس هم تاکید می‌شود. اما، آن طور که من دریافتم، ‌ در پس تصویر گذشتهٔ امیدبخشِ تفکیک جنسیتی، ماجرای تاریخ پرفرازونشیب آن پنهان است. بعد از جنگ‌های داخلی، بسیاری از مدارس شهری که روزبه‌روز تنوعشان بیشتر می‌شد، به سوی ایجاد دبیرستان‌های دولتی تک‌جنسیتی رفتند تا رضایت والدین بیگانه‌هراس را جلب کنند. والدین نگران بودند فرزندانشان در مدرسه با افرادی با زمینه‌های اخلاقی، مذهبی و طبقاتی متفاوت شانه‌به‌شانه شوند. در سال‌های پس از حکم دادگاه عالی که نقطهٔ عطفی محسوب می‌شد، در میان خشم نژادی حاصل از اجتناب‌ناپذیری شکل‌گیری پیوندهای اجتماعی فراتر از مرزهای نژادی، میان زنان سفید و مردان سیاه، تعصب برای اجتناب از مدارس دولتی مختلط آشکارتر شد.

رواج دوبارهٔ آموزش تک جنسیتی

تاریخ حائز اهمیت است اما گمان نمی‌کنم بتوان به سادگی مشابهت‌هایی را میان تفکیک نژادی مدارس در گذشته و تفکیک جنسیتی در حال پیدا کرد. بسیاری از برنامه‌های تک‌جنسیتی به طور خاص برای پاسخگویی به نیازهای تامین‌نشدهٔ دانش‌آموزان محروم، به ویژه مردان جوان سیاه‌پوست و اهل آمریکای لاتین تدوین شده‌اند و شکی نیست که امروز برخی از بهترین مدارس دولتی تک‌جنسیتی همان‌هایی هستند که برای خدمت‌رسانی به دانش‌آموزان رنگین‌پوست ایجاد شدند. اما سوال این جاست که آیا این مدارس به این خاطر موفق‌اند که تک‌جنسیتی هستند. تاکنون شواهدی در دست نیست که نشان دهد جواب سوال مثبت است. بلکه، تحقیقات نشان می‌دهند که مدارس موفق، چه مختلط و چه تک‌جنسیتی، ‌ اشتراکاتی دارند، از جمله ایجاد پیوندهای قوی میان دانش‌آموزان و معلمان و حفظ جمعیت کلاس در اندازه‌ای قابل مدیریت. اگر این شرایط مهیا باشند، دانش‌آموزان بهره‌مند می‌شوند، چه دختران و پسران مجزا باشند و چه نباشند.

اندرسون: این ادعا که دختران و پسران به لحاظ ژنتیکی و گریزناپذیری متفاوت‌اند، بویژه عصب‌شناسیِ تفاوت‌های در یادگیری مبتنی بر جنسیت، در مطالعات علمی رد شده است. اما، اعتقاد به تاثیر آن، هنوز به عنوان رویکردی در سیاستگذاری تحصیلی و تربیت حرفه‌ای معلمان ادامه دارد. چطور می‌شود به شکلی موثرتر با این مسئله برخورد کرد؟

 

این مطلب ادامه دارد ولی ادامه آن به شما نمایش داده نمی شود!
برای دیدن ادامه این مطلب  به صورت کامل باید عضو سایت باشید.  ادامه برخی مطالب سایت (از جمله این مطلب) فقط به اعضا نمایش داده می شود.
اگر قبلاً عضو شده اید و کد و رمز دارید، برای ورود اینجا کلیک کنید: 
ورود اعضا

اگر عضو نشده اید، عضو شوید و به حدود 50 هزار عضو سایت بپیوندید. عضویت بسیار ساده است و در کمتر از یک دقیقه انجام می شود. 
برای عضویت در سایت کلیک کنید

 

منبع دریافت این مطلب : ترجمان

 

هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است.
ارسال نظر برای این مطلب غیر فعال شده است!