خلاقیت و نقش آن در آموزش ابتدایی

بازدیدکننده عزیز، خطری که وجود دارد این است که ممکن است معلمان به سبب اصرارشان در انتقال دانش پذیرفته شده خیلی زود جریان اندیشه های کودک را قطع نمایند و قدرت آفرینندگی و ابتکار را از آنان بگیرند. هنر یک معلم موفق و مجرب این است که شیوه فکر کردن را به دانش آموزان بیاموزد. برای تحقق این هدف لازم است در ذهن دانش آموزان سوال ایجاد نمود و کنجکاوی آنان را برانگیخت. «سیال سازی ذهن» دانش آموز یکی از وظایف معلمان اندیشمند است یعنی معلمی موفق است که بتواند آرامش ذهنی دانش آموزان را بر هم زند. مربیان بایستی خلاق، مبتکر، کنجکاو، محقق، با اعتماد به نفس، سخت کوش و خود شکوفا باشند، در غیر اینصورت رهنمودهای تربیتی بلا اثر خواهند بود.

خلاقیت و نقش آن در آموزش ابتدایی

موضوعی که در نظام آموزش ما به آن توجهی نمی گردد خلاقیت و چگونگی پرورش آن می باشد. این موضوع در سیستم آموزشی کودکستان و ابتدایی باید بسیار مورد توجه قرار گیرد، چرا که خلاقیت خصیصه ای است که در سال های اول زندگی می توان به بهترین شکل ممکن آن را پروریده و بارور نمود. در سن 6 سالگی بخش عمده ای از شخصیت کودک شکل می گیرد. خلاقیت نقش بسزایی در شکل گیری شخصیت و آینده کودک دارد. بنابراین لازم است که این خصیصه ارزشمند به خوبی شناخته شده و حداکثر تلاش را برای پرورش آن در کودک بعمل آورد.

خلاقیت در نظام آموزشی:

یکی از ناکارآمدی هایی که در نظام آموزشی داریم این است که اکثر سیستم های آموزشی ما به جای تاکید بر استفاده از قدرت شگفت انگیز مغز به انباشتن و ذخیره سازی اطلاعات می پردازند. با توجه به تغییر و تحولات سریع و انفجار دانش و اطلاعات و استفاده از تکنولوژی های جدید، نیازمند کسب مهارت های تفکر خلاق، قابل انعطاف و دقیق می باشیم. نکته بسیار مهمی که باید به آن توجه داشت این است که خلاقیت قابل پرورش و رشد باشد و این مستلزم تغییر و تحول در نظام آموزشی و به کار گیری شیوه های خاصی است که باید دست اندر کاران تعلیم و تربیت از سطوح بالاتر گرفته تا مدیران و معلمان مدارس و حتی اولیای دانش آموزان به آن توجه نمایند.

چگونه می توان خلاقیت را پرورش داد؟

دستاوردهای تکنولوژیک و سیستم های مخابراتی عامل پیشرفت های شگرفی در زمینه آموزش و پرورش می باشند. با حذف فاصله های جغرافیایی به وسیله اینترنت و فناوری ارتباط، دانش آموزان قادرند به اطلاعاتی دست یابند که قبلاً در کلاس های درس یا در کتابخانه ها به آنها دست می یافتند. فرایند یادگیری دستخوش تغییرات است بنابراین یا معلمان باید با این تغییرات همسو شوند یا شکست خورده و عقب بمانند. خداوند متعال موهبت خلاقیت را فقط به عده ای خاص نداده است. خلاقیت نوعی تخصص و مهارتی است که افراد می توانند آن را در خود، شکوفا نمایند.

تثبیت باورهای غلط :

بازدید کننده گرامی، باورهای غلط و از پیش ساخته معلمان که در اثر تکرار در طول سال های متمادی در آنان تثبیت شده است علت شکست و ناکامی اکثر آن ها می باشد. برای مثال اکثر آموزگاران دانش آموزان را در مقابل دانسته ها و واقعیت های علمی قرار می دهند به جای اینکه روش آموختن و اندیشیدن را به آن ها بیاموزند. همانطور که « سندرز» در کتاب «آموزش خلاقیت از طریق استعاره» تاکید می نماید که برای پرورش خلاقیت باید به کودکان و نوجوانان امکان تفکر داد و آنان را از انجام فعالیت های قالبی و از پیش تعیین شده تا حد امکان برحذر دانست. مهم نیست که فراگیر چه می آموزد، بلکه مهم این است که چگونه می آموزد. چگونه آموختن با انتقال اطلاعات و حفظ و تکرار آنها حاصل نمی شود. اگر شرایط یادگیری فراهم گردد، شاگردان خود به یادگیری خواهند پرداخت. معلمان باید شیوه اندیشیدن را به شاگردان خود بیاموزند. باید ذهن پویای کودکان را در برابر آنچه در دنیای اطراف آن ها می گذرد به تفکر و اندیشه واداشت. معلمان باید با طرح مسئله عشق به اندیشیدن را در دانش آموزان ایجاد و تقویت نمایند. متاسفانه دیده شده است معلمان با ایجاد محیط سخت انضباطی موجب حفظ طوطی وار مطالب درسی در دانش آموزان می گردند و اینگونه جلوی هرگونه تفکر سالم و خلاق را می بندند. اساسا هدف نظام آموزشی باید این باشد که به کودک و دانش آموز و دانشجو، ابزار حل مشکل داده شود نه اینکه جواب یک مسئله را به او یاد بدهد. پژوهش های انجام شده در زمینه آموزش دهی به این نتیجه رسیده است که خلاقیت را می توان آموزش و پرورش داد.

موانعی که بر سر راه رشد خلاقیت در کودکان مقطع ابتدایی وجود دارند:

1- یکی از موانع نحوه ی نگرش و تفکر دانش آموزان درباره خودشان می باشد، ایجاد خود پنداره مثبت و کاهش اضطراب می تواند در این زمینه موثر باشد.

2- کمبود پشتکار و تحمل اندک دانش آموزان از دیگر موانع خلاقیت می باشد.

3- محدود کردن بیش از حد کنجکاوی کودکان، چه در محیط خانه و چه در محیط آموزشگاه و همچنین سرکوب قوه تخیل و خیالبافی کودکان.

4- استفاده از نمره امتحانی به عنوان اهرم فشار در جهت ایجاد همنوایی بیشتر بین دانش آموزان و تاکید بیش از حد بر دروس نظری و بی توجهی به دروس عملی.

راه های پـــرورش خلاقیت در کودکان:

1- پرورش نیروی تخیل:

پرورش نیروی تخیل یکی از راه های پرورش خلاقیت در کودکان می باشد. طرح سوال به شکل پاسخ نگاری یا انشایی، موجب یاد آوری اطلاعات و سازمان دادن آنها توسط دانش آموز می گردد. استفاده درست از نوشتن انشاء، تشویق و اهمیت دادن به داستان های تخیلی بچه ها و ایجاد فرصت برای شاخ و برگ دادن به مطالب یاد گرفته شده، نقاشی و پرداختن به امور هنری زمینه هایی برای پرورش نیروی تخیل می باشد.

2- تحریک حس کنجکاوی و کنکاش ذهنی کودکان:

درگیر نمودن فعالانه دانش آموزان در فرایند آموزشی. دانش آموزان در کلاس نباید فقط شنونده باشند بلکه باید گوینده و فعال باشند.

3- تنـــوع منابع درسی:

معلم باید بتواند در کلاس علاوه بر کتاب های اصلی و از قبل تعیین شده از کتاب های گوناگون دیگر هم بهره بگیرد. از شاگردان بخواهد که در کلاس گزارش دهند و جلسه بحث و گفتگوی علمی برای دانش آموزان ترتیب دهد.

4- تغییر در نحوه ارزشیابی نظام آموزشی:

در ارزشیابی ها باید به جای تاکید بر سطوح پایین یادگیری از قبیل دانش و درک و فهم به سطوح بالای یادگیری چون ترکیب و ارزشیابی تاکید شود.

5- تنوع شیوه های آموزشی:

معلمان باید در فعالیت های آموزشی از شیوه های مختلف و متنوعی بهره ببرند. از جمله روش حل مسئله، روش تهیه طرح یا پروژه، روش بحث علمی و روش های گروهی و بارش فکری به تناسب موضوع و موقعیت درسی.

 

منبع دریافت این مطلب : پرنت یار

 

هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است.
ارسال نظر برای این مطلب غیر فعال شده است!