چگونه براى روزهاى امتحان برنامه ریزى کنیم؟ (بخش اول)

با رسیدن فصل امتحانات، گاه بذر نگرانى و دلهره و گاه ترسى پنهان و موهوم شکل میگیرد. این مقاله میکوشد این ابعاد را بررسى کند و با ارائه پیشنهادهایى، عوامل بازدارنده و اخلالگر را به مرز صفر برساند؛ گرچه صحبت از تمام عناصر و زوایاى این پدیده به مجموعهاى از مقالات نیاز دارد. با عنایت به ضیق زمان و ضرورت این فصل، مطالب به اختصار ارائه میگردد تا ان شاء ا... همه از آن بهره گیرند.
اهمیت برنامه ریزی در فصل امتحان :
در خصوص اهمیت برنامه ریزى، محققین مطالب زیادی مطرح نموده اند . چهار فایده اصلى کاربرد برنامه ریزى عبارت است از:
1 - هدفمندى
2 - برکت زمان
3 - کاهش دغدغه
4 - نتایج فراوان
امروزه ضرورت برنامه ریزى، با عنایت به سرعت، اطلاعات، قدرت و تحولات انفجارى موجود، از آفتاب روشنتر است .
اهمیت برنامه ریزى آن قدر روشن و بدیهى است که بینیاز از تاکید به نظر میرسد. این اصل در تمام مراحل حیات آدمى و در همه امور جارى او لازم الاجرا است . برخى صاحبنظران معتقدند: ما با برنامهریزى، تمام امکانات خویش را جهت وصول به هدف تعیین شده بسیج میکنیم و به نوعى هماهنگى میرسیم . بهترین مثال در این زمینه فصل امتحانات یا کنکور است.
فصل آزمونها، از محسوسترین زمانها جهت به کارگیرى یک برنامه ریزى منسجم و مجدّانه به شمار میآید؛ چون برنامه ریزى روش نظامدار انجام امور است و بدون به کارگیرى آن ، اهداف حاصل نمیگردند . در حالت فقدان برنامه به روزمرگى دچار خواهیم شد و با انجام مطالعات پراکنده انگیزههاى خود را ضعیف میسازیم که محصول آن اضطراب و نگرانىها است. به منظور ورود به قلمرو جادویى و شگفتانگیز برنامهریزى در فصل امتحانات و ارزشیابىها، ابتدا باید تمام افکار محدود کننده را از خود برانید و به یک موجود معنوى تبدیل شوید؛ موجودى که در قلمرو درونیاش محدودیتى ندارد . در این حالت، به سطح جدیدى از معرفت درونى میرسید که با شما نجوا میکند: «من میتوانم در این لحظه چنین کارى را به خوبى انجام دهم» .
جالب این که با چنین باورى تمام کمکهاى مورد نیاز را دریافت خواهید کرد. اگر بخواهیم ذهن را در جایگاهى قرار دهیم که معجزه بیافریند، باید همه چیز را به برنامه و توکّل در آمیزیم.
اضطراب امتحان :
واژه اضطراب امتحان که از ترکیب کلمههاى اضطراب (Anxiety) و امتحان (Test) تشکیل شده ، نوعى حالت هیجانى ناخوشایند و مبهم است که باپریشانى، وحشت، هراس، تپش قلب، تعریق، سردرد و بى قرارى، تکرّر ادرار و تشویش همراه است. آنچه این حالات را از هراس یا ترس شدید جدا میکند این است که منبع اضطراب معمولاً به طور دقیق شناخته شده نیست ؛ اما در ترس شدید اغلب علت هراس براى ما مشخص است.
علل اضطراب امتحان:
به عقیده صاحبنظران سه دسته عوامل در اضطراب دخالت دارند.
1 - عوامل فردى و شخصیتى
2 - عوامل اجتماعى
3 - عوامل آموزشى
1- عوامل فردى و شخصیتى :
تعدادى از این عوامل عبارتند از:
1 – 1- بین اضطراب امتحان و اضطراب عمومى که یک خصیصه و صفت شخصیتى است و میزان آن در افراد مختلف متفاوت است، رابطه وجود دارد. یعنى گاه فرد مضطرب علاوه بر شرایط امتحان در شرایط رانندگى و سخنرانى و گفت و گو نیز اضطراب دارد. براى حل این مشکل موارد زیر پیشنهاد میگردد:
الف) مطالعه و پرسش از خود
ب) تصور سخنرانى خود براى دیگران
ج) نوشیدن آب قبل از سخنرانى و حتى امتحان جهت کاهش تنش
2 – 1- اعتماد به نفس ارزش و اعتبارى درونى است که یک فرد در زمینههاى مختلف زندگى، تحصیلى، اجتماعى، جسمانى و هوش براى خود قائل است. افرادِ داراىِ اعتماد به نفسِ بالا براى برخورد شایسته با امتحان و مشکلات توانایى زیادى دارند.
3 – 1- هوش و توانایى ذهنى و شناختى در رفتارها، فعالیتها و اندیشهها و عواطف تاثیر بسیار دارد. ساراسون و همکارانش نشان دادهاند که بین هوش و اضطراب امتحان رابطه مستقیم وجود دارد. بر این اساس، افراد با سطوح هوشى مختلف از نظر تجربه اضطراب امتحان متفاوتند؛ یعنى افراد داراى بهره هوشى متوسط، در مقایسه با افراد داراى بهره هوشى بالا و پایین، از اضطراب ناتوان کنندهاى رنج میبرند. البته این مساله با مشاوره قابل تعدیل است.
4 – 1- گاهى افرادى که از اضطراب امتحان رنج میبرند، افکارى منفى و اغلب غیر واقعى از خود دارند ؛ خود را فردى شایسته نمیدانند و به شدّت از شکست میترسند. این افراد باید نقاط مثبت خویش را فهرست کنند و نقاط قوت خویش را پیشرو بگذارند تا بدانند خداوند هیچ موجود بى استعدادى نیافریده است.
به نظر میرسد افراد نسبتاً خوش بین - نه خوش خیال - در زندگى و تحصیلات خود موفقیت بیشتر کسب میکنند. هنگامى که شخص امتحان میدهد، داشتن احساس و تفکّرِ مثبت و خوش بینانه میتواند موجب کامیابیاش شود. در واقع این اضطراب نیست که به طور مستقیم به ضعف عملکرد و نمره پایین فرد در آزمون میانجامد، بلکه سبب اصلى شکست، افکار نامربوطى است که اضطراب به ارمغان میآورد.
5 – 1- هر آزمونى آمادگى ویژه میطلبد. آمادگى براى بعضى از آزمونها به ساعت و براى بعضى به روز است. گاه اضطراب امتحان در عدم توازن زمان تخصیصى ما و زمان لازم براى کسب آمادگى ریشه دارد. هر اندازه میزان آمادگى پایین باشد، اضطراب شدیدتر خواهد بود.
بسیارى از افراد هنگام امتحان و در زمانى که باید سراغ کتاب بروند، از آن میگریزند؛ چون اصولاً انسان از قید و بند گریزان است. اینان باید توجه داشته باشند مطالعه درسى قید و بند نیست، پلکان صعود به بلندیها و رشد است. آدمى معمولاً با وعده گذارى درونى و موکول کردن مطالعه به یک ساعت یا چند ساعت بعد و تردید در شروع، زمانها را از دست میدهد و دچار اضطراب فقر زمان میشود.
6 – 1- برخى از صاحبنظران معتقدند بازدهى و عملکرد ضعیف افراد داراى اضطراب بالا به میزان زیادى به کیفیت توجه و تمرکز آنان در خلال امتحان بستگى دارد. فرد مضطرب، به علت توجه به تشویش و نگرانى خود در هنگام امتحان، به محتواى اصلى امتحان کمتر توجه میکند و این مساله به عملکرد پایین وى میانجامد.
2- عوامل اجتماعى :
انتظارات و توقعات، چشم و هم چشمىها و تشدید آن توسط مراکز آموزشى و جامعه و خانواده در این بخش میگنجد؛ براى نمونه به ذکر چند مورد بسنده میشود:
2-1- رقابت: مقصود رقابتهاى ناسالم و بیمارى 20 گرایى است که از جهت روانى پیامد هایى زیانبار دارد.
2-2- انتظار تحمیلى: عمدتاً افراد حاشیهاى براى فرد دام گستر مىشوند و آثار و تبعات روانى به بار مىآورند. انتظارهاى تحمیلى، دانش آموز و دانشجو را در جلسه امتحان به مرحله قبض روح مىرساند.
3- عوامل آموزشى :
میزان شیوع اضطراب امتحان در مقطع ابتدایى کمتر از راهنمایى و در راهنمایى عموماً کمتر از دبیرستان است؛ ولى در کنکور به اوج مىرسد. البته این اضطراب گاه در دانشگاه نیز اوج مىگیرد؛ ولى شایع نیست و در سیستم آموزشى و تفاوتهاى تدریس و آزمون ریشه دارد.
واژهشناسى آموزشى :
امتحان به معناى «آزمودن، آزمون، آزمایش، آزمایش کردن، تجربه، تفحص، تجسس، تفتیش، جستوجو، نگریستن، تامل کردن و اندیشیدن پایان کار و...» است1. امروزه یکى از انگیزههاى مهم مطالعه امتحان است؛ متاسفانه سهم ساعتى ما از مطالعه براى هر ایرانى 2 ساعت است. در بعضى از ملل جهان «ساعت» ملاک مطالعه است؛ براى مثال ژاپنىها با داشتن روزنامهها و مجلات در تیراژ میلیونى و سطح مناسب چاپ، نشر، عرضه و فروش کتاب در صدر جدول ساعات مطالعه قرار دارند و مطالعه را در معناى صحیح آن «یعنى به دقت نگریستن در هر چیز براى واقف شدن به آن» به کار مىبرند.
بعضى صاحب نظران معتقدند: مطالعه یعنى خواندن و باز خواندن یک قطعه، یادداشت برداشتن و مطالب را بررسى کردن و در اهمیت لازم قرار دادن.
گروهى دیگر مىگویند: مطالعه و خواندن کتاب یا نوشته، کارى پویا و فعال است و منتج به یادگیرى، یاد سپارى و انتقال مجدد آموختهها مىشود.
البته با فرض هر تعریفى، روش مطالعه متفاوت خواهد بود. مطالعه براى امتحان با همه انواع مطالعات تفاوت دارد و با تعریف آخر متناسبتر مىنماید.